(گُ رُ) [ فر. ] (اِ.) پستانداری است از دسته بی جفتان و از راسته کیسه داران علفخوار. کانگورو از پستانداران مخصوص استرالیا است. این حیوان دارای دستهای کوتاه است که هیچ وقت برای حرکت وی به کار نمیرود و …
(ص نسب.) منسوب به «کان»،
۱- معدنی.
۲- موادی را گویند که در طبیعت از معدن استخراج میشوند و به صورت ترکیبات مختلف هستند و معمولاً عنصر و ماده مفید آنها را پس از تصفیه از ترکیب معدنی خارج میکنند؛ ترکیبی …
[ په. ] (اِ.) علف خشک. ؛ از ~ کوه ساختن کنایه از: چیزی را بیش از حد بزرگ یا مهم جلوه دادن.
(دُ) (ص مر.) کسی که چیزهای بی ارزش و کم بها بدزدد.
(گِ) (اِمر.) مخلوط کاه و گل که برای اندودن بام و دیوار به کار برند.
(دَ) (مص م.) کاستن، کم کردن.
(اِمر.) انبار کاه، محل ریختن کاه.
(رُ) (اِمر.) نک کَهربا.
(هِ) (اِمص.) کاستی، نقصان، کاستن.
(~.) [ ع. ] (اِ.) شانه، کتف.
(هِ) [ ع. ] (اِفا.) تنبل.
(~.) [ ع – فا. ] (حامص.) سستی، تنبلی.
(هِ) [ ع. ] (ص.)
۱- روحانی مصریان باستان، بابلیان و یهودیان.
۲- فال گیر، غیب گو. ج. کَهَنَه.
(اِ.) گیاهی از تیره مرکبان با برگهای سبز و درشت قابل خوردن.
۱ – (ص نسب.) منسوب به کاه.
۲- ساخته شده از کاه.
۳- به رنگ کاه (از مایههای رنگ زرد).
(دَ) (مص ل.) کاستن، کم شدن.
[ فر. ] (اِ.) (بازی پوکر) مقدار معینی پول که در هر دوره بازی توسط بازیکنان اعلام میشود. در پوکر برد و باخت طرفین در حدود کاو است.
(یِ) [ فر. ] (اِ.)
۱- سربازی که در صنف سوار است ؛ سواره.
۲- مردی که زنی را در رقص و ضیافت همراهی کند.
(ص فا.)
۱- کاونده.
۲- به سر و کول هم ور رونده.
(ص.) پوچ، بی مغز، میان تهی.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.