(~. شَ بِ) [ فا – عبر. ] (اِمر.) روز دوم از ایام هفته.
(یَ یا یِ کِّ) (ص.) تنها، یگانه، بی مانند.
(~. بِ زَ) (ص مر.) (عا.) کسی که در دعوا کردن و زد و خورد نظیر ندارد.
(~.) (ص فا.) بی نظیر، بی مانند، سوارِ بی همتا.
(~. خُ دَ) (مص ل.) (عا.) جا خوردن، متحیر و متعجب شدن.
(یَ یا یِ کِّ. سَ) (ص مر.) سوار یگانه، بی همتا در دلیری.
(یِ یا یِ کِّ. ش) (ص مر.) (عا.) آدم وفادار، کسی که وقتی چشمش تو روی کسی باز شد دیگر دست از او بر نمیدارد.
(یَ هُ) (ق مر.) (عا.) ناگهان، غیر – منتظره.
(~. چِ) (ص.) درست، تمام، کامل.
(یِ یا یَ) (اِ.)
۱- یک عدد.
۲- یک نفر، کسی.
۳- یگانه، متحد. ؛ ~ به نعل و ~ به میخ زدن کنایه از: در هواداری از هر دو طرف دعوا یا بحث سخن گفتن.
(~. بِ دُ) (اِمر.) (عا.) ستیزه، بگو مگو.
(~. یِ. نِ) (ص.) (عا.) دُردانه، بسیار عزیز. کنایه از: فرزند منحصر به فرد.
(یِ. یِ) (ق مر.)
۱- یکی پس از دیگری.
۲- فرداًفرد، هر یک جداجدا.
(یَ) (ق.)
۱- بی نظیر، بی همتا، فرد.
۲- از تقسیمات ارتش.
(یَ نِ) (ص مر.) فرد، تنها.
(یَ نَ) (حامص.) وحدت، یکتایی.
(یَ نِ) (ص.) یک گونه ؛ یکسان، یک جور.
(یِ) [ تر. ] (اِ.)
۱- کوهپایه، جای سردسیر.
۲- اقامتگاه تابستانی، جای خوش آب و هوا.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.