(کُ) (اِ.) تهی، میان خالی.
(~.) (اِ.) = کولاک:
۱- موج بزرگ دریا.
۲- طوفان.
(کَ) (اِمر.) موش صحرایی، موش دشتی، کلاوو.
(کَ لَ) (اِ.) منقار مرغان.
(کَ) [ ع. ] (اِ.) سگ. ج. کلاب.
(~. اَ غَ) [ ع. ] (اِمر.) سگ کوچک. یکی از صورتهای فلکی جنوبی است که به شکل سگ کوچکی فرض شدهاست و ستاره معروف آن شعرای شامی یا غمیصاء میباشد.
(~. اَ ظَ) [ ع. ] (اِمر.) سگ بزرگ. یکی از صورتهای فلکی جنوبی که به شکل سگ بزرگی فرض شدهاست و ستاره پُر نور و معروف آن شعرای یمانی یا تیشتر است.
(~. اَ بَ) نک کلب اعظم.
(کَ بَ تِ) [ ع. ] (اِ.)
۱- ابزاری انبرک مانند که با آن در سابق دندان میکشیدند.
۲- انبر آهنگران.
(کُ بَ یا بِ) (اِ.) خانه کوچک، کومه.
(کَ تَ) (ص.) نک قلتبان.
(کَ تِ) (ص.)
۱- حیوان پیر و از کار افتاده.
۲- کسی که زبانش میگیرد و قادر به ادای کامل کلمات نیست.
۳- بریده دم.
(کُ) [ ع. ]
۱- (ص.) رخسار بی ترش – رویی.
۲- نامی است از نامهای زنان. ؛~ ننه کنایه از: زن سالمند با اعتقادات کهنه و قدیمی شده یا خرافی.
(کَ یا کِ) (اِ.) سبد گرمابه و کناس که بدان سرگین و پلیدیها را کشند.
(کُ) (اِ.) چین و شکن.
(کَ) (اِ.) مزبله، جای ریختن خاکروبه و زباله.
(کَ لَ) (اِ.) چرک، چرک بدن.
(کَ دَ یا دِ) (اِ.) زمین سخت، زمین بی حاصل.
(کُ لُ) [ فر. ] (اِ.) گازی است سمّی به رنگ زرد مایل به سبز با بوی تند و خفه کننده که در آب قابل حل است، علامت شیمیایی آن CL است.
(کُ لُ) [ فر. ] (اِ.) نام عمومی کلیه املاح منسوب به اسید کلریک H 3 Clo یکی از مشهورترین آنها کلرات پتاسیم است.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.