(کَ بُ یا بَ) (ص.) نادان، احمق.
(کَ) (اِمر.) = کاه تاب:
۱- کاه دود.
۲- ادویه جوشانیده که گرماگرم به جهت تخفیف درد بر عضو ورم کرده و از جای برآمده بندند.
(کِ تَ) (اِ.) خردتر، خردسال تر.
(کَ هَ) (ص.) اسبی که رنگش سرخ مایل به سیاهی باشد.
(کَ رُ) (اِ.) یک نوع صمغ درختی به رنگهای زرد، سرخ و سفید که مانند سنگ سفت میشود. در اثر مالش خاصیّت الکتریسته پیدا میکند.
(~. رَ) (ص مر.) هر چیز زردرنگ مانند کهربا.
(کَ رَ یا رِ) (اِ.) بزغاله شیر مست.
(کُ) (اِمر.) مخفف کوهسار.
(کَ سَ لِ) (ص.) نادان، احمق.
(کُ هَ تَ یا تِ) (اِ.) = کهسته: کوزه پر آب.
(کَ) [ ع. ] (اِ.)
۱- غار. ج. کهوف.
۲- پناه، ملجا.
۳- مهتر، قوم.
(کَ) [ ع. ] (ص.) مسن، سالخورده.
(کُ هَ) [ په. ] (ص.) کهنه، قدیمی.
(~.) (ص مر.) سالخورده.
(~.) (اِ.) منزل، خانه، بارگاه.
(کَ هَ نَ یا نِ) [ ع. کهنه ] (اِ.) ج. کاهن.
(کُ نِ) (ص.) قدیمی، فرسوده.
(~. رِ) (اِمر.) کنایه از: جهان.
(~.) (ص فا.) آزموده، هشیار.
(کَ هَ) [ معر. ] (اِ.) کاهنی، کهانت.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.