(گُ) (اِ.) ظرفی مانند تُنگ کوچک دسته دار باگردن باریک و بلند و معمولاً دارای لوله که در آن گلاب میریزند، گلاب پاش.
(گِ بَ) (اِمر.) گل و لای.
(گُ) (اِ.)
۱- از جمله میوههایی که دانههای آن لعاب بسیار دارد و تقریباً به شکل بیضی است.
۲- وسیلهای بیضی شکل که مانند توپ از باد پُر میشود و از آن در ورزش مشت زنی استفاده میکنند.
(گُ) (اِ.) = گولاج. گولانج: نانی است تنک چون کاغذ که از نشاسته و سفیده تخم مرغ پزند و در شربت قند و نبات ریزه کنند و خورند؛ لابرلا.
(گِ تُ) [ فر. ] (اِ.) در روم قدیم به بردگان و غلامانی میگفتند که میبایست در میدانهای عمومی با یکدیگر یا با حیوانات درنده تا دم مرگ بجنگند.
(گُ لَ یا لِ) (اِ.) = کلاله. غلاله:
۱- کاکل مجعد، موی پیچیده.
۲- زلف (به طور اعم).
(~.) [ معر. ] (اِ.)
۱- بالشچهای که زنان بر سرین بندند تا کلان نماید.
۲- شاماکچه که زیر جامه و زره پوشند.
۳- پیراهن، قمیص.
(گُ) (ص نسب. اِ.)
۱- گلفروشی.
۲- باغبانی.
(گَ) (ص فا.) دست به گریبان، دست به یقه.
(~. شُ دَ) (مص م.) دست به گریبان شدن.
(گَ گَ) (اِ.) (عا.) شکم سخت پیش آمده (آبستن).
(گِ دِ) [ انگ. ] (اِ.) هواگردی با بال ثابت که برای پرواز بدون استفاده از نیروی موتور طراحی شده باشد و اغلب برای اهداف آموزشی و تفریحی استفاده شود، بادپَر. (فره).
(گِ یُ) [ فر. ] (اِ.) گلی است با ساقههای بلند، برگهای دراز و باریک و گلهایی به رنگهای سفید، سرخ. پیاز این گل سفت و پوشیده از الیاف میباشد.
(~.) (اِمر.)
۱- آواز بلندی باشد که نقاره چیان و شاطران و قلندران و معرکه گیران در وقت نقاره نواختن و معرکه بستن یکباره کشند.
۲- لحنی است از موسیقی قدیم.
(~.) (اِمر.)
۱- آواز بلند.
۲- نام لحنی از لحنهای موسیقی.
(~. بَ) (اِمر.) برگ گل.
(~. بُ) (اِمر.)
۱- درخت و بوته گل.
۲- بیخ بوته گل.
(گُ لُ) [ فر. ] (اِ.) یاختههای بسیار کوچک و کروی شکل که در خون پیدا میشود و بر دو قسم است گلبول سفید و گلبول قرمز.
(~. نِ) (اِ.) جایی برای پرورش گل به ویژه جای سرپوشیدهای با گرما و روشنایی مناسب و کمابیش ثابت.
(~. خَ) (اِمر.)
۱- تون حمام.
۲- جای انداختن زباله.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.