(کُ نِ) [ تر. ] (اِ.) تعظیم کردن، سر فرود آوردن در برابر بزرگان.
(کُ رَ) (اِ.) نک کرند.
(کَ رَ) (اِ.)
۱- چرک.
۲- پینه.
(کُ رِ) [ ع. کره ] (اِ.) هر جسم گرد.
(کَ رِ) (اِ.) چربی ای که از ماست و دوغ و خامه گرفته میشود.
(کُ رُِ) (اِ.)
۱- بچه چهارپایان.
۲- کودک، فرزند (به لحن تحقیر).
(کُ رْ) [ ع. ]
۱- (مص م.) ناپسند داشتن.
۲- (اِمص.) کراهت، نفرت.
(کَ رَ یا رِ) (اِ.) خانه عنکبوت.
(کُ رِّ. کَ دَ) (مص ل.) کنایه از: زیاد شدن چیزی.
(کِ یا کَ) (اِ.) دندان فرسوده و کرم خورده.
(کِ رَ) (اِ.) زورق، کشتی کوچک.
(کَ) (اِ.) = کره. کری: پرده سفیدی که عنکبوت سازد و در آن تخم کند و بچه برآرد.
(کُ) [ ع. ] جِ کرب.
(کَ یّ) [ ع. ] (اِ.) فرشته مقرب درگاه. ج. کروبیون.
(کَ یّ) [ ع. ] (اِ.) کروبی. فرشتگان مقرب درگاه.
(کَ یُّ) [ ع. ] (اِ.) جِ کروبی. فرشتگان مقرب درگاه.
(کُ) (ص.) فربه، چاق.
(کُ) [ هند. ] (اِ.) عدد بسیار زیاد، پانصد هزار.
(کُ) (اِ.) شادی، نشاط.
(کُ ش) [ فر. ] (اِ.) نوعی پرانتز به شکل ] [، قلاب (فره).
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.