(کَ رُّ فَ) [ ع. ] (اِ.) شوکت، حشمت، جلال.
(کُ رُ یُ) [ فر. ] (اِ.) یکی از نژادهای باستانی انسان که افراد آن تا عصر حجر زندگی میکردند. آثار این نژاد در حوزه کرومانیون فرانسه به دست آمده.
(کُ رُ مُ زُ) [ انگ. ] (اِ.) هر یک از جسمهای رشته مانند موجود در هسته بیشتر یاختهها که حامل ویژگیهای ارثی اند و تعدادشان در هر جانداری ثابت است.
(کُ رُ نُ مِ) [ فر. ] (اِمر.) وسیلهای برای اندازه گیری فاصلههای زمانی بسیار کوتاه (در حدود دقیقه، ثانیه یا کسری از آنها)، زمان سنج.
(کُ) (اِ.)
۱- یک سوم فرسخ.
۲- آشیانه و لانه مرغان.
۳- دندان فرسوده و کرم خورده.
(کُ) [ روس. ] (اِ.) سقف درشکه و اتومبیل.
(کَ کَ) (اِ.) نک گروگر.
(کِ) [ فر. ] (اِ.) تمساح.
(کُ) [ فر. ] (اِ.) نقشهای که موقعیت محلی را نشان دهد.
(کُ رَ) [ ع. ] (ص.) منسوب به کره، هر چیز گرد و کره مانند.
(کِ رِ) [ فر. ] (اِ.) اطلس، نوعی پارچه لطیف.
(کَ) (اِ.) = گرپا. کرپه: شبدر.
(کَ) (ص.)
۱- در اصطلاح زرتشتیان، کسی که گوش دارد ولی کلام حق را نمیشنود.
۲- کسانی که پیام زردشت را نمیشنیدند و نمیپذیرفتند.
(کُ یا کَ رَ) (اِ.) قاچ، یک قاچ از خربزه یا هندوانه.
(کُ) (ص.) حالت مرغی که آماده خوابیدن روی تخم است.
(کُ چِ) (اِ.) کومه، کلبه.
(کَ چَ) (اِ.) گیاهی است از تیره فرفیونها که یک سالهاست و دارای برخی گونههای پایا میباشد. برگهای این گیاه دارای پهنک بزرگ و منفرد و پنجهای شکل و گلهایش خوشهای و به طور متقابل با برگهای انتهایی ساقه قرار …
(کُ) (ص.) ماکیانی که از بیضه کردن باز آمده و مست شده باشد.
(کُ) (اِ.) پشم نرم.
(کَ رَ) (اِ.) بدبدک، بلدرچین، سلوی.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.