(گُ. کَ دَ) (مص م.) انتخاب کردن، برگزیدن.
(گُ نِ)(اِمص.)برگزیدن، انتخاب کردن.
(گُ نِ) (اِ.)
۱- مجموعهای از نوشتههای انتخاب شده.
۲- هر یک از پاسخهای یک آزمون.
۳- هر یک از دو یا چند شیئی، پیشنهاد یا راه حلی که بتوان انتخاب کرد.
(گَ) (ص.) (عا.) مزهای که دهان را میبندد.
(گُ) (پس.) پسوندی است که در ترکیب با بعضی واژهها معنای خورنده میدهد. مانند: غم گسار، میگسار.
(گُ دَ) (مص م.)
۱- نهادن، گذاشتن.
۲- خوردن، خوردن شراب و غم.
(گُ رَ دِ) (ص فا.) ساقی.
(گُ دَ) (مص م.) نک گساردن.
(گَ) (ص.) زشت، قبیح، نازیبا.
(گُ) [ په. ] (ص.) جسور، بی ادب.
(~. شُ دَ) (مص ل.) بی باک شدن، دلیر شدن.
(~.) (حامص.) دلیری، بی پروایی.
(~. کَ دَ) (مص ل.) جسارت کردن.
(گُ تَ دَ) (مص م.)
۱- پهن کردن.
۲- فرش کردن.
۳- منتشر کردن.
۴- پخش کردن.
(گُ دَ) (مص م.) نک گستراندن.
(گُ تَ دَ) (مص م.)
۱- پهن کردن، باز کردن.
۲- پخش کردن، انتشار دادن.
۳- رواج دادن، متداول کردن.
(گُ تَ دَ) (ص.) هرآنچه که بگسترانند.
(گُ تَ دِ) (ص مف.) پهن کرده، پهن شده.
(~. شُ دَ) (مص ل.) منتشر شدن.
(گُ تَ رِ) (اِمص.)
۱- گستردگی، پهن شدگی.
۲- فرش، هر چیز گستردنی.
۳- رواج، توسعه، بسط.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.