(~ِ خُ رَ) (اِمر.) نام گنج سوم از هفت گنج خسرو پرویز.
(~ِ خَ) (اِمر.) نام گنج ششم از گنجهای خسرو پرویز.
(~ِ بَ یِ خُ رَ) نک گنج خسروی.
(~ِ بَ) (اِمر.) گنجی که در زیر دیواری در حال فرو ریختن قرار داشت، خضر (ع) میدانست و آن دیوار را درست کرد.
(~ِ رَ) (اِمر.) نام گنج قارون است و گویند پیوسته در زیر زمین حرکت میکند.
(~ِ تِ) (اِ.)
۱- نام گنج پنجم از گنجهای خسرو پرویز.
۲- نام لحنی از سی لحن باربد.
(~ِ وَ) نک گنج شادآورد.
(~ِ وَ) (اِمر.) نام گنج هفتم از گنجهای خسروپرویز. گنج شادآور، گنج شادورد، گنج شارورد بزرگ هم گویند.
(~ِ وَ) (اِمر.) نک گنج شادآورد.
(~ِ یْ) (اِمر.)
۱- گنج بادآورد.
۲- گنج بسیار.
(گَ. عَ) (اِمر.) نام گنج اول از گنجهای خسرو پرویز.
(~ِ فَ رِ) (اِمر.)
۱- نام گنجی است منسوب به فریدون.
۲- نام نوایی در موسیقی.
(گَ جِ) (اِمر.) نام گنجی بزرگ منسوب به قارون معاصر حضرت موسی (ع).
(~. مِ) (اِمر.) ورقهای که در آن نشانی گنج پنهان شده نوشته شده باشد.
(~ِ) (اِمر.) نام لحن هفدهم از سی لحن باربد.
(~) (اِ.) نام گنجی است از گنجهای جمشید که گنج گاوان و گنج گاومیش هم گفته شده.
(گُ) (اِ.) نک گنج.
(گُ) (اِ.) سرخاب.
(گُ دَ) (مص م.) چیزی را در جایی جای دادن.
(گُ دَ) (مص م.) جای دادن، گنجاندن.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.