(فِ) (ص.) یاوه، بی معنی، بیهوده.
(~. دَ)(ص فا.) بیهوده گو، ژاژخای.
[ ع. ] (اِ.) محل التقای استخوان مقدم سر به استخوان مؤخر سر، جان دانه.
[ ع. ] (اِ.) از سنگهای معدنی گران بها به رنگهای سرخ، زرد، کبود.
۱ – (اِ.) نوعی از انگور که دانههای آن ریز و سرخ رنگ است.
۲- (ص نسب.) به رنگ یاقوت.
(اِ.)
۱- گردن.
۲- بن گردن.
۳- موی گردن اسب.
۴- زور، قدرت.
(بَ وَ دَ)(مص ل.)گردن کشیدن، سرافرازی نمودن.
(لُ) (اِمر.) توش و توان، نیرو، زورمندی.
[ تر. ] (اِ.)۱ – بی بند و بار.
۲- ریسمان – باز.
(اِ.) = یالغوز.
۱- شخص مجرد، بی زن و فرزند.
۲- بی قید و بند، کسی که مشکل و دردسر ندارد
(لَ لْ عَ جَ) [ ع. ] (شب جم.) شگفتا! عجبا!
(مَ) (ص.) مخفّفِ عیالمند، شخصی که زن و فرزند دارد.
(لَ تْ یا تَ) [ ع. ] (اِ.) ای کاش.
(اِ.)۱ – اسب قاصد، پیک.
۲- جایی که اسب پیک را با اسب تازه نفس عوض میکردند.
(حر رب.) نک. یا.
[ تر. ] (اِ.) (عا.) نوعی باد است که اگر بیاید یا کسی بدان مبتلا گردد مایه مرگ او میشود.
(ن) [ تر – فا. ] (اِ.) پست خانه، چاپارخانه.
(مُ) (اِمر.) (عا.) مفت، رایگان.
(اِ.)
۱- سخنان بی معنی که بی اراده گفته شود.
۲- هذیان.
(ن) [ ع. ] (اِفا. ص.) رسیده.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.