(یَ مَ) [ معر. ] (اِ.) معرب یلمه فارسی به معنی قبا. ج. یلامق.
(یَ مِ) (اِ.) قبا.
(یَ لَ یا لِ) (ص.)
۱- رها، ول.
۲- آزاد.
۳- هرزه، بیهوده.
۴- تنها، منفرد.
۵- کج.
(~. دَ) (مص م.) لم دادن، تکیه دادن به چیزی به نحوی که بدن در حال استراحت کامل قرار گیرد.
(~. کَ دَ) (مص م.) رها کردن، واگذاشتن.
(یَ وِ) (اِ.) مرغ کوچکی که میگویند در اثر باران به وجود میآید.
(یَ لَ) (اِ.) کلاه گوشه، گوشهای از کلاه یا تاج.
(یَ. زَ) (ص فا.) خواننده.
(یَ) [ ع. ] (اِ.) دریا.
(یَ) [ ع. ] (اِ.)
۱- کبوتر دشتی، کبوتر صحرایی.
۲- اراده، قصد.
(یُ مْ) [ ع. ] (اِ.) خیر و برکت، خجستگی.
(~. ص یَ) [ ع. ] (ص.)
۱- خوش – اقبالی.
۲- صداقت، بی گناهی.
(یَ) [ ع. ] (اِ.)۱ – سمت راست.
۲- سوگند، قسم.
(یَ بِ) [ ع. ] (اِ.) جِ ینبوع ؛ چشمهها.
(یَ) [ ع. ] (اِ.)
۱- چشمه بزرگ.
۲- جوی بسیار آب.
(یَ گِ) [ تر. ] (اِ.)
۱- یدک، دنباله.
۲- زنی که شب زفاف همراه عروس به خانه داماد میرود.
(یَ گِ) [ تر. ] (اِ.) نو، جدید.
(~. دُ) [ تر – فا. ] (اِمر.) = ینگ دنیا: دنیای جدید، مجازاً: امریکا.
(یَ) [ ع. ] (اِ.) بنی اسرائیل، پیروان حضرت موسی.
(~.) [ ع. ]
۱- (ص.) کسی که دارای دین یهود باشد.
۲- (عا.) کنایه از: آدم خسیس و محافظه کار.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.