(یَ هُ وَ) [ عبر. ] (اِ.) اسمی است که در تورات بر خدا اطلاق شدهاست و دلالت بر سرمدیت آن ذات مقدس کند.
(یَ) [ تر. ] (ق. ص.)آهسته، آرام، به نرمی.
(یَ شَ) [ تر – فا. ] (ق مر.) به آرامی و آهستگی.
(یَ) [ ع. ] (اِ.) جِ یاقوت.
(ب) (اِ.) آرزو، خواهش.
(دَ) (مص م.) آرزو داشتن، میل کردن.
[ تر – مغ. ] (اِ.)
۱- چراگاه ایلات و عشایر.
۲- محل خیمه و خرگاه.
۳- مسکن، منزل.
۴- یورد.
(مِ) [ تر. ] (اِ.) چهار نعل رفتن اسب.
(رِ) [ تر. ] (اِ.) تاخت و تاز، هجوم.
(غَ یاغ) [ تر. ] (اِ.) اسب راه رو.
(رُ) [ انگ. ] (اِ.) واحد پول مشترک کشورهای عضو اتحادیه اروپا.
(اِ.) حیوانی است درنده شبیه پلنگ اما کوچکتر از آن که در قدیم آن را برای شکار تربیت میکردند.
[ تر. ] (اِ.) فراشباشی، فراشی که سر دسته صد نفر بود.
(زَ دِ) (ص فا.) جستجو کننده.
(زَ یازِ) (اِ.) سگ شکاری.
(پَ لَ) (اِمر.) پستانداری از راسته گوشتخواران و از تیره گربهها که دارای اندامی کشیده و بلند است. و به همین جهت میتواند به سرعت بدود. جثه این حیوان کمی از پلنگ کوچکتر است ولی ارتفاع آن به مناسبت درازی …
(زَ) (اِمر.) توله سگ شکاری.
(دَ) (مص ل.) جُستن، جستجو کردن.
(سُ) (ص فا.) بسیار زیباتر از یوسف، که در زیبایی آرایش دهنده یوسف باشد.
(اِ.) چوبی که هنگام شخم زدن زمین بر گردن گاو میگذارند.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.