(~. کَ دَ) (مص ل.) سیر کردن، گردیدن.
(گُ) (اِ.) بهشت.
(گَ تَ) [ په. ] (مص ل.)
۱- دور زدن، گردیدن.
۲- تغییر کردن.
۳- شدن.
۴- جستجو کردن.
۵- گردش، سیر کردن.
۶- چرخیدن، دور زدن.
۷- مراجعت کردن.
۸- جنگ کردن، مبارزه کردن،
۹- انتقال یافتن، رسیدن.
۱۰ – زایل شدن، غروب کردن.
(گَ تِ) (ص مف.)
۱- گردیده.
۲- تغییر یافته، عوض شده.
۳- گردش کرده، سیر کرده. گشتی (گَ) (اِ.) پاسبان شب، پلیس.
(گَ شَ) (ص.) بسیار، انبوه.
(گُ نِ) (ص.) (عا.) گرسنه.
(گُ نِ) (حامص.) گرسنگی.
(گُ) (حامص.) جفت گیری حیوان نر با ماده.
(گُ دَ) (مص ل.) آمیختن نر و ماده.
(گِ) [ په. ] (اِ.)
۱- گیاهی است یک ساله با گلهای سفید و چتری، از سبزیهای خوردنی که مزه آن تند است.
۲- ورقی دربازی که خالهای آن شبیه برگ گشنیز است، خاج.
(گُ دَ) (مص م.) باز کردن.
(گُ دَ یا دِ) (ص مف.) باز شده، وا شده.
(گُ دِ) (حامص.) گشایش.
(گَ) (حامص.) = کشی:
۱- خوشی، خوشحالی، شادمانی.
۲- خرامیدگی، رفتار توأم با ناز.
(گُ) (مص مر.) کلام، قول، گفتار.
(گُ تُ شُ) (اِمص.)
۱- گفتن و شنیدن مکالمه.
۲- مباحثه، جر و بحث.
(~ُ ش) (اِمص.) نک گفت و شنود.
(گُ) (حامص.) سخن، حدیث.
(~. دَ) (حامص.)
۱- معالجه بیماریهای روانی از راه گفت و گوی پزشک و بیمار.
۲- استفاده از روشهای توان بخشی برای درمان اختلالهای تکلم.
(گُ تِ) (اِمص.) گفت و گو، مباحثه.
© تمام حقوق برای کاری راش محفوظ است. طراحی و اجرا توسط راشافراز.